loading...
بلاگر فارسی
عبدالله رحمان اوغلو بازدید : 367 سه شنبه 1392/11/08 نظرات (0)

عجب است، سنگ هم فرزند میداشته باشد؟

         میگویید، نی، همه میگویند نی.

         اما همین سنگهایی كه ما هر روز با آنها رو به رو میشویم و قامت كوه ها با آنها افراشته شده است، فرزند دانشمندی دارد، به نام «ابن حجر» یعنی (پسر سنگ). حیران نشوید، به قصه گوش كنید.

         ابن حجر (نام اصلی او را هیچ کس نمیداند همه ابن حجر میگویند) در كودكی در یك مدرسه میخواند، مگر درسها را یاد گرفته نمیتوانست. سورۀ مباركۀ فاتحه (الحمد شریف) را در دو ماه یاد گرفته نتوانست. همه شاگردان مدرسه او را ریشخند میكردند. «علامه» (كسی که از همه بسیار میداند) می گفتند. آزارش میدادند. از دروغ درسهای خود یا چیز هایی را كه یاد نداشتند، از او می پرسیدند.

         ابن حجر از آزار زیاد بچه ها به تنگ آمد. سر انجام، مجبور شد كه مدرسه را ترك كند و به خانه اش بیاید. مادرش او را در آغوش گرفت. سر و روی او را بوسید. غذایش داد. «ابن حجر» كمی استراحت كرد. بعد از آنكه از خواب بیدار شد، مادرش گفت: «بچۀ گلم رفته از چشمه یك مشك آب بیار كه برای خوردن آب نیست.»

 

\"\"

 

 

عجب است، سنگ هم فرزند میداشته باشد؟

         میگویید، نی، همه میگویند نی.

         اما همین سنگهایی كه ما هر روز با آنها رو به رو میشویم و قامت كوه ها با آنها افراشته شده است، فرزند دانشمندی دارد، به نام «ابن حجر» یعنی (پسر سنگ). حیران نشوید، به قصه گوش كنید.

         ابن حجر (نام اصلی او را هیچ کس نمیداند همه ابن حجر میگویند) در كودكی در یك مدرسه میخواند، مگر درسها را یاد گرفته نمیتوانست. سورۀ مباركۀ فاتحه (الحمد شریف) را در دو ماه یاد گرفته نتوانست. همه شاگردان مدرسه او را ریشخند میكردند. «علامه» (كسی که از همه بسیار میداند) می گفتند. آزارش میدادند. از دروغ درسهای خود یا چیز هایی را كه یاد نداشتند، از او می پرسیدند.

         ابن حجر از آزار زیاد بچه ها به تنگ آمد. سر انجام، مجبور شد كه مدرسه را ترك كند و به خانه اش بیاید. مادرش او را در آغوش گرفت. سر و روی او را بوسید. غذایش داد. «ابن حجر» كمی استراحت كرد. بعد از آنكه از خواب بیدار شد، مادرش گفت: «بچۀ گلم رفته از چشمه یك مشك آب بیار كه برای خوردن آب نیست.»


         «ابن حجر» مشك را به شانه انداخت و به طرف چشمه رفت. چشمه از خانۀ ابن حجر كمی دورتر، در دامنۀ یك كوه بود. آب از بالای كوه، از درز سنگها می آمد. اما رشتۀ نازكی از آب كوه، از نوك یك سنگ كه از زمین برابر دو قدر آدم بلندتر بود می چكید، آهسته آهسته و دیر دیر.

         ابن حجر، آن طور كه عادت تمام بچه هاست «ساعت تیری را از كار، بیشتر دوست دارند.» با آبی كه قطره قطره می چكید، مصروف بازی شد. قطرات آب را شمار كرد. قطرات آب بر یك سنگ می چكید. این قطره ها سنگ را مثل انگشتوانه چقور كرده بودند. هر قطره كه به این شگافی می چكید، آب قطرۀ پشین را تیت میكرد و خودش در شگاف سنگ جا به جا میشد.

         ابن حجر قریب به پنج- شش دقیقه این منظره «افتادن قطرۀ آب بر چقوری سنگ» را تماشا كرد. ناگهانی، مطلبی مثل برق، ذهنش را روشن كرد. با خود گفت: ذهن من سختر از این سنگ نیست كه چیزی بر آن نقش نشود. من هم با تكرار و پشت كار، سختی تمام درسها را می شگافم و آنها را یاد می گیرم. تكرار میكنم، تكرار میكنم، بالاخره چیزی در ذهنم نقش می بندد. به آواز بلند چیغ زد: میروم درس میخوانم! میروم درس میخوانم! میروم درس میخوانم! یك بار دیگر فریاد زد:

         می می می
                   ر ر ر 
                            وم وم وم
                                      درس درس درس 
                                                        می می می
                                                                  خو خو خو
                                                                                     انم انم انم

         كوه نیز صدای او را پس داد: می روم درس میخوانم! می روم درس میخوانم! 
         مشك را همان جا انداخت، یكراست به مدرسه آمد نامش را «ابن حجر» گذاشت به دیگران هم گفت كه او را «ابن حجر» بگویند هر كس میپرسید كه چرا نام خودت را پس كردی، میگفت «من فرزند سنگ» استم.

         به درس خواندن  و یاد گرفتن شروع كرد. چند ماه نگذشته از جملۀ شاگردان پیش قدم مدرسه شد. آوازۀ لیاقت او به همه جا رسید، آهسته آهسته به كرسی استادی نشست. شروع به نوشتن كتابها كرد. كتابهای زیادی نوشت. در كتابها، نامش را «ابن حجر» ثبت میكرد.

 

         امروز «ابن حجر» را اكثر دانشمندان جهان اسلام می شناسند و آثار و كتابهایش را می خوانند. از زحمات او بهره میگیرند و به حقش دعای خیر میكنند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 579
  • کل نظرات : 82
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 30
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 126
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 513
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 17,017
  • بازدید سال : 90,958
  • بازدید کلی : 974,693